۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

مادر زانيار مرادي: خدا از شما نمي گذرد، چه برسر اين جوانها اورديد...

روز یکشنبه پنج زندانی سیاسی کرد بطور ناگهانی از سالن 12 بند 4 زندان رجایی شهر به سالن ده منتقل شدند.

هنوز از علت انتقال رضا شریفی بوکانی، لقمان مرادی، زانیار مرادی، هادی امینی، ابراهیم حسین پور، عمر فقیه پور اطلاعی در دست نیست. این در حالی است که خانواده زانیار در بی خبری از وضعیت فرزندشان بسر می برند و پیگیری های برادر وی برای گرفتن ملاقات تاکنون بی نتیجه مانده است.
آمنه مرادی مادر زانیار در این خصوص می گوید: " الان مدتهاست که هیچ خبری از پسرم ندارم و از یکم دی ماه پارسال که حکمش را دادند هیچکس نتوانسته با او ملاقات کند. حتی حق تماس تلفنی هم ندارد و نمی دانیم حال و روزش چطور است. فقط آن زمانی که در زندان سنندج بود دو سه بار به خانواده ملاقات داده بودند اما بعد از صدور حکم و انتقال به زندان اوین هیچکدام از اعضای خانواده نتوانسته اند او را ببینند. از همبندی هایش شنیدیم که وضعیت جسمانی خوبی ندارد."

او ادامه می دهد: "برادر بزرگ زانیار چند بار به دادستانی مراجعه کرده تا حداقل بتواند یک ملاقاتی بگیرد اما به او گفته اند که بچه ها ممنوع الملاقات هستند و هر زمان لازم شد به شما زنگ می زنیم و ما همچنان منتظر هستیم اما هیچ تماسی با ما نگرفتند و بشدت نگران وضعیت زانیار و اقبال هستیم و با این خبرهایی هم که می شنویم بر شدت نگرانی امان اضافه می شود."


لقمان مرادی و زانیار مرادی روز چهارشنبه اول دی ماه، به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران به اتهام عضویت در حزب کومله و دست داشتن در قتل پسر امام جمعه مریوان به اعدام در ملاء عام محکوم شده اند. این در حالی است که آنها در دو رنجنامه جداگانه اتهام ترور فرزند امام جمعه را تکذیب و اعترافات تلویزیونی پخش شده از سوی صدا و سیما را بر اثر شکنجه های غیرقانونی وزارت اطلاعات قبول کرده اند.


پیش از این پدر زانیار مرادی در گفتگو با جرس با رد اتهامات وارده بر فرزندش گفته بود: "فرزند من تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف به کاری که نکرده، شده است. اگر در یک "محاکمه علنی" و با حضور وکلای خود فرزندانمان که حق دفاع داشته باشند، فکر نکنم نه تنها پسر من بلکه هیچ متهمی به کاری که نکرده اعتراف کند."


مادر زانیار با تاکید بر شکنجه هایی که پسرش تحمل کرده می گوید: "الان بیست و هشت ماه از بازداشت زانیار می گذرد و نه ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه قرار گرفته تا آنچه که آنها می خواهند تکرار کند، پسرم هم تحت اذیت و آزار مجبور شده بود اعتراف دروغین کند اما بعد از اینکه از انفرادی درآمد در نامه ای توضیح داد که چه بر سرش آوردند تا او مجبور شود اعتراف دروغین کند. وقتی رنج نامه بچه ها را خواندم از درد و ناراحتی نمی دانستم چکار کنم؟ بخدا آنچه بر سر این بچه ها می آورید گناه دارد، از خدا و عاقبت کارتان بترسید."


آمنه مرادی می افزاید: "وقتی حکم اعدامشان را صادر کردند بهشان گفتند که اعتراضشان را بنویسند و ما برایشان وکیل گرفتیم و اعتراض کرده ایم و نمی دانیم نتیجه تجدید نظر چه هست؟ ما منتظریم این رای بشکند و آنها تبرئه شوند زیرا بچه های ما بی گناه هستند."


عثمان مرادی، پدر اقبال و عموی زانیار در خصوص پیگیری پرونده زانیار و لقمان به جرس گفته بود: "هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده نداریم و هیچکس جوابی به ما نمی دهد. به همه جا از دادگاه انقلاب و دادگاه عدالت و دادسرا گرفته تا جاهایی که به ذهنم می رسیده رفته ام اما کسی جوابی نمی دهد و الان در بی خبری مطلق از وضعیت پرونده آنها بسر می بریم و کسی نیست که به ما جواب بدهد که بچه های ما تا به کی باید در بلاتکلیفی بسر ببرند. وکیلشان هم هیچ اطلاعی ندارد و می گوید اگر خبری شد به من نامه می دهند اما خبری نیست..."


مادر زانیار مرادی در پایان می گوید: " من از مسئولین قضایی و مسئولین حکومتی جمهوری اسلامی درخواست می کنم به فشارهایی که به زندانیان سیاسی می آوردند و احکام سنگینی که برای آنها صادر می کنند خاتمه دهند. من یک مادرم دو سال است که مثل آتش می سوزم و شاهدم که پسرم بی گناه در این شرایط نامعلوم بسر می برد. من در ایران معلم مدرسه بودم و الان اینقدر ناراحتی کشیدم که اسم خودم هم یادم رفته و شب و روز به یاد زانیار هستم و تمام تنم می لرزد...مسئولین با عدالت پرونده را رسیدگی کنند تا متوجه شوند که بچه های ما بی گناه هستند. آنها حق زندگی دارند و حکم اعدام در سراسر دنیا محکوم است. در اینجا از تمام روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر و نهادهای بین المللی تقاضا دارم که تلاش خودشان را برای آزادی بچه ها انجام دهند زیرا اینها بی گناه هستند..."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر