۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

گزارشی از وضعیت وخیم بهداشتی، درمانی دراویش گنابادی در زندان های سراسر کشور

گزارش ها حاکی از وضیعت وخیم بهداشتی و درمانی دارویش در سراسر زندان های کشور است به طوری که این افراد از حداقل امکانات درمانی و حتی امکان معاینه توسط پزشک متخصص محروم هستند. جزئیات وضعیت نامناسب جسمانی دراویش زندانی به شرح زیر است:
حمید مرادی از مدیران سایت مجذوبان، از ۱۳ شهریور سال ۹۰ در زندان به سر می برد ، وی که سابقه بیماری قلبی داشته در حدود شش ماه پیش، هنگامی که در سلول انفرادی زندان و تحت فشار بازجویی های طولانی قرار داشت، دچار حمله قلبی شده و به بیمارستان منتقل می شود، او بیش از یک ماه است که به شدت به درد کلیه نیز دچار شده و با وجود پیگری ها و درخواست های مکرر هنوز امکان معاینه و درمان توسط مراکز مجهز برای وی فراهم نشده و همچنان از درد کلیه رنج می برد. به علاوه ، بیماری قلبی او نیز شدت پیدا کرده و با وجود تایید پزشک زندان مبنی بر نیاز جدی وی به آنژیوگرافی قلب و اقدام خانواده وی برای گرفتن وقت عمل آنژیوگرافی ، همچنان اعزام وی به بیمارستان صورت نگرفته است و این قبیل خطرات جدی جانی، از سوی مسولین زندان نادیده گرفته می شود.
مصطفی دانشجو که وی نزدیک به یک سال است که در زندان سپری می کند و دارای سابقه بیماری تنفسی و آسم نیز می باشد ، مدت یک ماه است که دچار عفونت کلیه شده ولی با پیگری و مراجعه به بهداری زندان چیزی جز مسکن نصیب وی نشده تا اینکه در روز ۵ شنبه ۳۱ اردیبهشت در اثر ضعف و حمله آسمی شدید وی را به بیمارستان منتقل می کنند ، پزشک متخصص با معاینه وی فورا دستور اسکن و آزمایشات کلیه را نیز می دهد اما باز هم به علت عدم هماهنگی و توجه مسئولین زندان این آزمایشات به درستی انجام نمی شود. در حالی که خطر حمله آسمی برای ایشان همچنان محتمل است.
رضا انتصاری که وی خبرنگار و از اعضای سایت مجذوبان می باشد، در تاریخ ۱۳ شهریور سال ۹۰ در اثر هجوم نیروهای اطلاعات و لباس شخصی به دفتر سایت بازداشت شد که در جریان این هجوم، وی از ناحیه دست دچار آسیب جدی شد و انگشت وی با اینکه یک بار در بیمارستان بقیه الله مورد عمل جراحی قرار گرفت اما به علت عدم همکاری مسئولین زندان فیزوتراپی های تجویز شده صورت نگرفت از ناحیه مفصل خم نمی شود و به تایید پزشک بهداری زندان نیاز به عمل جراحی مجدد دارد، اما همچنان با وجود اینکه دو بار وقت عمل توسط خانواده وی گرفته شد اما اقدامی برای اعزام وی به بیمارستان نشده و او همچنان از درد ناحیه دست رنج می برد.
امیر اسلامی از وکلای دراویش گنابادی که در شهریور ماه سال گذشته در پی جریانات کوار بازداشت شد نیز در روز چهارشنبه مورخ ۳۰ اردیبهشت در اثر حمله قلبی روانه بیمارستان شد. وی قبلا نیز سابقه بیماری قلبی داشته و تحت نظر پزشک متخصص دارو مصرف می کرده است اما بی توجهی ها و عدم رسیدگی پزشکی در زندان منجر به تشدید بیماری وی شد. لازم به یاد آوری است که وی سال گذشته مدت بیش از دو ماه را در سلول انفرادی گذراند و در انجا نیز به علت شرایط سخت و فشار شدید بازجویی به حمله قلبی دچار شد و به بیمارستان منتقل شد. هم اکنون نیز حال وی مساعد نیست.
در عادل آباد شیراز نیز وضع دراویش گنابادی بهتر از اوین تهران نیست.
آقای صالح مرادی بیش از هفت ماه است در پی حمله جمعی از نیروهای خودسر و لباس شخصی به دراویش شهرستان کوار بازداشت شده است، پس از طی مراحل بازجویی هم اکنون در زندان عادل آباد شیراز محبوس است، وی بیش از شش ماه است که مکررا به علت درد و آسیب گردن و شانه ها تقاضای معاینه توسط پزشک کرده و اقدامات خانواده ایشان نیز در این مورد به نتیجه نرسیده است. گفتنی است آسیب و درد گردن و شانه ی وی، بعد از اعزام از پلاک ۱۰۰ شیراز و بازجویی ها شدت پیدا کرده که نشان می دهد این آسیب ناشی از فشار های فیزیکی دوران بازجویی می باشد.
کاظم دهقان از دراویش گنابادی ساکن کوار که نزدیک به ۳ ماه است در زندان عادل آباد شیراز بسر می برد و سابقه بیماری قلبی نیز داشته بارها طی تماس با خانواده خویش از عدم رسیدگی پزشکی خبر داده است. و اقدامات خانواده وی نیز تا کنون بی ثمر بوده است لازم به یاد آوری است که ایشان از سوی اداره اطلاعات متهم به محاربه و فساد فی الارض شده که این اتهام واهی و بی اساس باعث اعمال فشار روحی بیشتری نیز به ایشان می شود که با توجه به وضعیت جسمی ایشان خطرناک می باشد.
کسری نوری نیز پس از آزادی از زندان عادل آباد در اسفند سال گذشته؛در طی مصاحبه ایی در مورد وضعیت نامناسب بهداشتی زندان عادل آباد، آن را اسف بار توصیف کرد، بلافاصله بعد از این مصاحبه بازداشت و هم اکنون مدت بیش از یک ماه است که به اتهام مصاحبه با رادیو های بیگانه در زندان به سر می برد.
این قبیل موارد که نشان دهنده نقض حقوق شهروندی است بی شمار است و بی شک مسئولیت هر حادثه جانی متوجه مسئولان زندان می باشد که با بی توجهی کمترین امکانات بهداشتی و درمانی را نیز از زندانیان سلب می کنند. آن هم در حالی که تمام هزینه های درمانی را زندانی متحمل می شود دیگر چه بهانه ایی برای این اهمال باقی می ماند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر